یکی از چیزهایی که عامل اصلی این قضیّه شد، این بود که رواج دنیاطلبی و رواج فساد و فحشا، غیرت دینی و حسّاسیّت مسئولیّت ایمانی را گرفت. اینکه ما روی مسئلهی فساد و فحشا و مبارزه و نهی از منکر و مانند این چیزها تکیه میکنیم، یک علّت عمدهاش این است که جامعه را تخدیر میکند. همان مدینهای که اوّلین پایگاه تشکیل حکومت اسلامی است، تبدیل شد به مرکز بهترین موسیقیدانها، بهترین آوازهخوانها و معروفترین رقّاصها، که در دربار شام وقتی میخواستند بهترین مغنّیان را خبر بکنند، میفرستادند از مدینه مغنّی ــ آوازهخوان و نوازنده ــ میآوردند! نه صد سال بعد، دویست سال بعد، در همان حولوحوش شهادت جگرگوشهی فاطمهی زهرا (سلام اللّه علیها) و نور چشم پیغمبر؛ حتّی قبل از آن، در زمان معاویه. اینجوری شده بود؛ مدینه مرکز فساد و فحشا شد. آقازادهها، بزرگزادهها، حتّی بعضی از جوانهای وابسته به بیت بنیهاشم دچار فساد و فحشا شدند؛ بزرگان حکومت فاسد هم میدانستند چه کار بکنند، انگشت روی چه چیزی بگذارند، چه چیزی را ترویج کنند؛ ترویج کردند، بتدریج وضعیّت اینجور شد. [البتّه] مخصوص مدینه هم نبود و جاهای دیگر هم مبتلا شدند. این یک قلم عمده.