بیانات سال 1374


از بعد از پیروزی انقلاب هم دشمنان این ملّت دائماً آیه‌ی یأس خواندند که «شما نمیتوانید، مگر میشود اداره کرد؟ مگر میشود با آمریکا درافتاد؟ مگر میشود در مقابل دنیای مادّی مقاومت کرد؟ فایده‌ای ندارد، باید تسلیم شد، باید قبول کرد»؛ هر جا یک پیروزی‌ای بود، آن را کتمان کنند، نگویند، در رادیوها و رسانه‌های جهانی عوضی بگویند؛ هر جا مختصر ناکامی‌ای بود، از کاهی کوهی درست کنند که دیگر قضیّه تمام شد، فایده‌ای ندارد؛ همه و همه برای مأیوس کردن مردم؛ ولی مردم مأیوس نشدند. جنگ را گذراندند، بعد از جنگ را گذراندند، سازندگی‌ها را گذراندند. تا امروز به فضل پروردگار مردم تلاش کرده‌اند، مجاهدت کرده‌اند و امیدشان روزبه‌روز بیشتر شده است؛ چون پیشرفت را مشاهده میکنند. این ملّت اوّل انقلاب کجا بود، امروز کجا است؟ آن روز ما جز یک ویرانه‌ای در اختیار نداشتیم، این کشور همه‌چیزش وابسته بود. آنچه از دوران رژیم گذشته باقی مانده بود، بسیاری‌اش همراه با وابستگی، همراه با پایه‌های بی‌بنیاد و سست [بود]. امروز ملّت حرکت کرده، نیرومند شده، قدرت نظامی خود را سنجیده و قدرت سیاسی خود را مشاهده کرده است. دیده است که چطور در مقابل دنیای ظلم و استکبار میشود مقاومت کرد، سازندگی را تجربه کرده است. الان همه‌جای کشور تلاشِ سازندگی به فضل پروردگار محسوس است برای هر کسی که نگاه کند و مشاهده میکند. معلوم است که امید این ملّت را نمیتوانند از دست ببرند و از او بگیرند.

«11»