بیانات سال 1374


فرض بفرمایید یک ملّتی، در زیر سلطه‌ی ظالمانه‌ی یک قدرت مسلّطی قرار دارد و هیچ امیدی هم ندارد؛ این ملّت مجبور است تسلیم بشود؛ اگر تسلیم نشد، کارهای کور و بی‌جهتی انجام بدهد، امّا اگر این ملّت، این جماعت، یک امیدی در دلشان باشد، بدانند که یک عاقبت خوبی حتماً وجود دارد، خب اینها چه میکنند؟ مبارزه خواهند کرد، مبارزه را نظم خواهند داد، اگر مانعی در راه مبارزه هست، آن را برطرف خواهند کرد. این یک قلم نقش امید است. بشریّت در طول تاریخ مثل همان سرنشینان یک کشتی طوفان‌زده همیشه گرفتار مشکلاتی از سوی قدرتمندان و ستمگران و مسلّطین بر امور انسانهای مظلوم و قوی‌دستانِ در حیات اجتماعی بوده است. امید موجب میشود که انسان مبارزه کند، راه باز کند، پیش برود. وقتی به شما میگویند انتظار بکشید، یعنی این وضعیّتی که امروز شما را رنج میدهد و دل شما را به درد می‌آورد، ابدی نیست، تمام‌شدنی است؛ ببینید چقدر انسان حیات و نشاط پیدا میکند! این نقش اعتقاد به امام زمان (صلوات اللّه علیه و ارواحنا فداه) است؛ این نقش اعتقاد به مهدی موعود است. این است که شیعه را تا امروز از آن‌همه پیچ‌وخم‌های عجیب و غریبی که در سر راه او قرار داده بودند، عبور داده است و امروز بحمداللّه عزّت اسلام و پرچم سربلندی اسلام و قرآن در دست شما ملّت مسلمان و شیعه‌ی ایران است؛ علّت این است. هر جایی که یک چنین اعتقادی وجود داشته باشد، همین امید وجود دارد، همین مبارزه وجود دارد.

«6»