در گوشه و کنار دنیا بسیاری از ملّتها همدست شدند، محرومیّتها و سختیها را تحمّل کردند، یک ملّت یکپارچه شدند و استبداد داخل کشورها را خُرد کردند. شما نگاه کنید، پنجاه سال، شصت سال، صد سال پیش بر بسیاری از کشورها رژیمهای مستبدّی حکمرانی میکردند؛ ملّتها مبارزه کردند، تلاش کردند. مبارزات صدسالهی اخیر، بخصوص پنجاهسالهی میانهی این قرن، همه در مقابل استبدادهای داخلی بود. این ملّتهایی که مبارزه کردند و استبداد داخلی را تحمّل نکردند ــ یعنی یک هممیهن خودشان را که خواست به آنها زور بگوید، از تخت سلطنت، از تخت قدرت و حکومت به زیر کشیدند و تحمّل نکردند ــ آیا استبداد آمریکایی را تحمّل خواهند کرد؟ عجب غلطی، عجب اشتباهی! ممکن است چهار دولت ضعیف و بیشخصیّت و منقطع از ملّت خودشان تسلیم بشوند در مقابل تشرها و تهدیدها و دخالتها و هارتوهورتهای آمریکایی [امّا] ملّتها تسلیم نخواهند شد؛ دولتهای باشخصیّت هم تسلیم نخواهند شد. دولتهایی که با ملّت خودشان روابط مناسبی دارند، تسلیم زورگویی آمریکاییها نخواهند شد؛ نه در اروپا، نه در آسیا، نه در آفریقا. و اگر ملّتی مثل ملّت مبارز و رشید ایران باشد، میدانهای مبارزه را تجربه کرده باشد، اینهمه شهید داده باشد، از دریاهای خون عبور کرده باشد، زن و مردش مثل شیر در میدانهای خطر غرّیده باشند، [اگر] ملّتی اینجور باشد، آمریکا که پا جلو بگذارد، این ملّت آنچنان با مُشت به دهان او خواهد کوبید که از او چیزی باقی نماند.