در حکومت خود هم که پنج سال، اندکی کمتر طول کشید، باز همین منطق در مقابل امیرالمؤمنین بود. هر چه نگاه میکنید، شجاعت است. روز دوّمِ بیعت امیرالمؤمنین، این بزرگوار دربارهی قطایعی9 که قبل از آن بزرگوار به این و آن داده شده بود، فرمود: وَاللّهِ لَو وَجَدتُهُ تُزُوِّجَ بِهِ النِّساءُ وَ مُلِکَ بِهِ الاِماءُ لَرَدَدتُه؛10 به خدا که اگر ببینم این پولهایی را که قبل از من بناحق به کسانی داده شده است، مهر زن قرار دادهاید، با آن ازدواج کردهاید، کنیز خریدهاید، ملاحظه نمیکنم و همهی آنها را برمیگردانم. و شروع کرد به اقدام کردن، و آن دشمنیها به وجود آمد؛ شجاعت از این بالاتر؟ در مقابل لجوجترین افراد شجاعانه ایستاد. در مقابل کسانی که نام و نشان در جامعهی اسلامی داشتند، شجاعانه ایستاد. در مقابل ثروت انباشتهی در شام که میتوانست دهها هزار سرباز جنگجو را در مقابل او به صفآرایی وادار کند، شجاعانه ایستاد. وقتی راه خدا را تشخیص داد، هیچ ملاحظهای از هیچ کس نکرد، در مقابل خویشاوندان خود ملاحظه نکرد؛ این شجاعت است. ببینید واقعاً گفتن اینها آسان است [امّا] عمل کردن اینها خیلی سخت و خیلی عظیم است. یک روزی ما این مطالب را به عنوان سرمشقهای زندگی علی بیان میکردیم؛ حقیقت قضیّه را باید اعتراف کنم که درست به عمق این مطالب پی نمیبردیم؛ امّا امروز که موقعیّت حسّاس ادارهی جامعهی اسلامی در دست امثال بنده است که با این مطالب آشنا هستند، میفهمیم که چقدر علی بزرگ بوده است.