بیانات سال 1374


ما خیلی از بزرگان را دیده‌ایم یا در کتابها خوانده‌ایم و شناخته‌ایم؛ بزرگانی که انسان وقتی آنها را درست تصوّر میکند، حقیقتاً در مقابل آنها احساس حقارت میکند؛ مثل اینکه انسان سر را به طرف آسمان بلند کند و ماه را ببیند، ستاره‌ی زهره را ببیند، ستاره‌ی مشتری را ببیند، زحل را ببیند، مرّیخ را ببیند؛ خب چقدر این ستاره‌ها بلندند، چقدر بزرگند، چقدر نورانی‌اند؛ ولی چشم نزدیک‌بین و ضعیف ما نمیتواند بفهمد که فرق این ستاره‌ای که اسمش مشتری یا زهره است، با آن ستاره‌ای که با ابزارهای فنّی و تلسکوپ‌های قوی آن را دیده‌اند و میگویند میلیون‌ها سال نوری با ما فاصله دارد و یک کهکشان است، [چیست] و با آن چقدر فاصله دارد. خب، هر دو ستاره‌اند، هر دو را چشم ما در آسمان شبها میبیند؛ امّا این کجا و آن کجا؟ ما این‌قدر دوریم از عظمتها که نمیتوانیم فرق امیرالمؤمنین را با عظما و بزرگان و اکابری که در تاریخ، در اسلام، در کتابها، در عالم علم، در هر صحنه و عرصه‌ای تاریخ سراغ دارد و بشریّت سراغ دارد، درست تشخیص بدهیم. یک چیز عجیبی است امیرالمؤمنین.

«5»