خب، یک مسئله این است که آیا علم و کار یا به تعبیر دیگر، معلّمی و کارگری مثل کاسبیهای دیگر فقط برای نان در آوردن است؟ جواب این است که نه؛ معلّمی و کارگری اگر هم برای افراد وسیلهی نان در آوردن است امّا با معلّمی و کارگری چیزهایی را میشود به دست آورد که حتّی از نان هم بالاتر است؛ یکیاش اجر الهی است. باور کنید معلّمی ثواب دارد، کارگری ثواب دارد. شما که الان پشت دستگاه ایستادهاید، دارید این کار را انجام میدهید، یا در مزرعه دارید کار کشاورزیتان را انجام میدهید، یا در اتاق طرّاحی نشستهاید و دارید طرح یک کاری را، یک کالایی را آماده میکنید، یا در کلاس درس رفتهاید با بیست نفر، سی نفر، چهل نفر دانشآموز میخواهید پنجاه دقیقه سر و کلّه بزنید، یا مقدّمات کار معلّم را دارید فراهم میکنید ــ مثلاً مطالعه یا تهیّهی کتاب ــ بدانید که دارید عبادت میکنید؛ این خیلی مهم است. آن چیزی که بعد از دروازهی مرگ ــ که عبور از این دروازه به سراغ همه میآید ــ گیر من و شما میآید، آن پنج سیر خوراکی که روزانه برای خودمان یا زن و بچّهمان فراهم کردهایم که نیست؛ آنچه آنجا به درد ما میخورد، عمل صالح است: اَلَّذینَ ءامَنوا وَ عَمِلُوا الصّالِحات؛7 ببینید در قرآن چقدر این تعبیر تکرار شده است؛ ایمان و عمل صالح آنجا به درد میخورد. یکی از این عملهای صالح همین است که شما در کلاس، درس بگویید، یا در کارگاه کار کنید، یا در مزرعه کار کنید. تعلیم و کار، پراکندن علم و فراهم کردن کار هم مثل نماز، مثل خواندن قرآن عبادت است؛ این، چیز کمی نیست.