بیانات و مکتوبات 1374


نتیجه این شد که در بین این میدان مسابقه، یک عنصری که از همه یا بدنش قوی‌تر بود یا لااقل مثل دیگران بود، در مسابقه عقب ماند؛ در مسابقه‌ی علم، در مسابقه‌ی پیشرفتِ تمدّن و دانش و تجربه، ملّت ایران که از دیگران یا جلوتر بود یا اقلّاً چیزی کسری نداشت، سالها عقب مانده است و حالا باید ما تلاش کنیم، کوشش کنیم، بالاخره گلیم خودمان را از آب در بیاوریم و ان‌شاءاللّه هم به همّت شما مردم در خواهیم آورد؛ نشانه‌هایش هم از الان پیدا است. غرض، این لگد را به سرنوشت این ملّت آن دو خانواده زدند؛ اوّل خانواده‌ی قاجار ــ از ناصرالدّین شاه به بعد ــ بعدش هم خانواده‌ی پهلوی؛ این پدر و پسر، که حقیقتاً به موجودیِ این ملّت و موجودیِ این کشور و سرمایه‌های معنوی‌اش چوب حراج زدند. آنها رفتند؛ تِلکَ اُمَّةٌ قَد خَلَت لَها ما کَسَبَت وَ لَکُم ما کَسَبتُم؛6 آنها رفتند، سر و کارشان با خدا است، سزای اعمالشان را هم دارند می‌بینند.

«3»