بیانات و مکتوبات 1374



بسم‌اللّه‌الرّحمن‌الرّحیم
خوشامد عرض میکنم به شما برادران و خواهران عزیز، بخصوص به ایثارگران و خانواده‌های شهدا و جانبازانی که در لابه‌لای جمعیّت تشریف دارند و همچنین به عناصر برجسته‌ای که به عنوان نمونه انتخاب شده‌اند. شاید در بین روزهایی که در جمهوری اسلامی برکشیده شده است و نامی و عنوانی پیدا کرده است، هیچ روزی مثل این روز نباشد؛ چون دو عنوان خیلی مهم، خیلی حسّاس، خیلی کارآمد، خیلی عزیز، با هم در این روز مجتمع شده است: یکی عنوان علم است، یکی عنوان کار است؛ هم روز علم، هم روز کار؛ یک زمانی متعلّق به این دو نام بزرگ و عنوان بزرگ. واقعاً هم اگر درست نگاه کنیم، دنیا و آخرتِ هر امّتی، هر جمعیّتی و همچنین هر فردی به این دو چیز بسته است: علم و کار. هر کدام هم بدون آن دیگری خاصیّت کامل خود را ندارد؛ علمِ بی کار همان علمِ بی‌عمل است که فرمود: اَلعالِمُ بِلا عَمَلٍ کَالشَّجَرِ بِلا ثَمَر؛2 درخت است، روییده است، مظهر قدرت الهی است امّا میوه ندارد؛ وقتی عمل نبود، کار در کنار علم نبود همین است. از آن طرف هم کاری که بدون علم باشد، همانی است که فرمود: اَلمُتَعَبِّدُ بِلا عِلمٍ کَحِمارِ الطّاحونَة؛3 وقتی کسی بدون علم کار کند، اگرچه آن کار عبادت خدا باشد، باز هم فایده‌ای ندارد؛ مثل حرکت دوَرانی، کسی دُور خودش دائم چرخ میخورد و پیشرفتی در او نیست. کشور به هر دو احتیاج دارد؛ هم به علم، هم به کار. خدای متعال هم هر دوی اینها را حسنه قرار داده است و برای آنها اجر و ثواب معیّن کرده است؛ هم علم پیش خدای متعال اجر دارد، هم کار پیش خدای متعال اجر دارد. خب، وقتی که ما از علم تعریف میکنیم، این در واقع تعریف از معلّم است؛ چرا؟ چون او است که علم را به دیگران میبخشد؛ اگر معلّم نباشد، علم به دست نمی‌آید: «هر که چیزی یاد گیرد باید از استاد گیرد.»4

«1»