- آن کسانی که در رأس حکومت بودند و آن کسی که به عنوان پادشاه در این کشور زندگی میکرد و رئیس کشور بود، از همه افراد ملت ثروتمندتر بودند. این، از کجاست ؟ مگر جز با ظلم، چنین چیزی ممکن است ؟ اموال مردم را میگرفتند. رضاخان هرجا ملک خوبی بود، هرجا چیز چشمگیری بود، هرجا عمارت زیبایی بود، دست میگذاشت و ثروت انبوه عظیمی برای خودش درست میکرد و چقدر از مناطق کشور را که یکجا دست گذاشت و آن را متعلّق به خودش کرد ! بازماندگان او هم همینطور بودند. در رأس قدرت، بیعدالتىِ مطلق بود. هرچه از رأس قدرت پایینتر میآمدیم، این بیعدالتی هم پایینتر میآمد و گسترش پیدا میکرد. هر کس در آن نظام دستش میرسید که به دیگری ظلم کند، ظلم میکرد. جلوگیری هم نداشت. جلوداری هم نبود. آن نظامها، اینگونه بودند. در نظام جمهوری اسلامی، بحمداللَّه مطلب به عکس است. اگر یک وقت هم گزارشی از برخی بیعدالتیها یا تعرّضها و تجاوزها میرسد، مطلقاً مربوط به کسانی که در رتبههای بالای حکومت هستند، نیست. آن کسانی که در رأس قدرتند؛ آن کسانی که در رأس حکومتند، زندگیهایی مثل زندگیهای مردم متوسّط - بعضاً پایینتر از متوسّط - دارند، طمعی به مال مردم ندارند، طمعی به مال دنیا ندارند. خدا را شکر میکنیم که پروردگار عالم، این سنّت و سیره سجیّه پسندیده را در جمهوری اسلامی قرار داد که کسی از مسؤولان نخواهد به ثروت تفاخر کند. آن روزها به