کند. اما عدالت اجتماعی چه ؟ عدالت اجتماعىِ اسلام، فقط در هنگامی قابل ارائه و عرضه کردن است که یک حکومت اسلامی بر پا شود. عدل اسلام در هنگامی است که حکومت اسلامی و نظام اسلامی در کشوری وجود داشته باشد؛ والّا عدالت اسلامی چگونه قابل اجراست ؟ در قطعاتی از تاریخ که حاکمیت اسلام، حاکمیت حقیقی بوده است - مثل دوران امیرالمؤمنین علیهالسّلام، یا بعضی از دوران دیگر صدر اسلام - همان مقدار از عدالت اسلامی که باقی مانده، دلها را به خود جذب کرده است. شما ببینید چند نفر از نویسندگان و دانشمندان غیرمسلمان، درباره امیرالمؤمنین علیهالسّلام کتاب نوشتهاند و راجع به عدالت آن حضرت سخن گفتهاند؛ به انگیزه عدالت، علی علیهالسّلام را شناختهاند و به او دل باختهاند. عدالت، اینگونه است. اگر جامعهای که براساس اسلام به وجود میآید، در میان خود، عدالت اجتماعی و عدالت حقوقی و عدالت قضایی و عدالت اجرایی داشته باشد، عدالت به معنای مطلق کلمه در میان مردم اجرا شود و تقسیم صحیح ثروت باشد، خود این عدالت در این جامعه، عاملی برای جذب دلهای ملتها و مردم در همه جای دنیا به اسلام است. چرا ؟ چون انسانها از بیعدالتی رنج میبرند. امروز در کشورهایی هم که دارای ثروت مادّی و علمىِ فراوان هستند، بیعدالتی هست و عدالت به معنای حقیقی کلمه نیست. لذا اکثریت انسانها در آن کشورها دچار رنجند. چرا ؟ چون درباره آنها عدالت اجرا