المغضوب علیهم و لا الضّالّین ».( 1 ) یعنی کسانی که نعمت هم میگیرند، ممکن است « مغضوب علیهم » شوند؛ مثل بنیاسرائیل. بارهای خدای متعال به بنیاسرائیل فرمود: « اذکروا نعمتی الّتی انعمت علیکم ».( 2 ) آنها مورد نعمت خدا قرار گرفته بودند. در سوره حمد، « مغضوب علیهم » به بنی اسرائیل تعبیر شده است. بنابراین، نعمت را که گرفتیم، باید مواظب باشیم که بعد از تسلّم نعمت، شکرگزار آن باشیم تا جزو « مغضوب علیهم » و یا « ضالّین » نشویم. راهش هم این است که شکر کنیم.
عزیزان من ! حقیقت شکر این است که انسان نعمت را از خدا بداند. نه این که به زبان بگوید؛ با همه وجود باور کند که آنچه از نعمت در اختیار اوست، از سوی خداست. این طور نباشد که خیال کند، اوست که این نعمت را برای خود فراهم کرده است. این، جلب غضب و حرمان از نعمت الهی را فراهم خواهد کرد که « انما اوتیته علی علم ».( 3 ) اگر بگویم که خودم این داناییها و این تمکّنها را به دست آوردهام، غلط است. قرآن اینطور میفرماید که « ما اصابک من حسنة فمن اللَّه ( 4 )»؛ هر حادثهی نیکو که به شما میرسد، از خداست. « ما بکم من نعمة فمناللَّه ( 5 )»؛ هر نعمتی که دارید، از سوی خداست. در دعا هم به ما یاد دادهاند که به خدای متعال عرض کنیم: « ما بنا من نعمة فمنک وحدک لاشریک لک لا اله الّا انت »؛( 6 ) هر نعمتی که ما در اختیار داریم، از توست. حدّاکثر این است که ما بتوانیم خود را قابل نعمت و حافظ نعمت خدا کنیم.