بیانات سال 76


به‌شدّت خشمگین میکند. اسم این را صدور انقلاب میگذارند؛ یعنی همان تعبیری که انقلابیّون مارکسیست، در دهه‌های میانه قرن بیستم، به آن افتخار میکردند؛ در حالی که ما به آن معنا و به آن صورت، معتقد به صدور انقلاب نیستیم. وقتی که این انقلاب، اسلامی است، پس همه مسلمانان عالم، به آن علاقه‌مند و معتقدند و آن را از خود میدانند.

ملاحظه کردید که امام بزرگوار در طرّاحی این انقلاب و در تنظیم نظام سیاسی بر اساس این انقلاب - یعنی تشکیل حکومت و نظام جمهوری اسلامی - به فضل پروردگار و به هدایت الهی، روشی را برگزید که روش پیامبران و بندگان متّصل به منبع غیب است. این، به خاطر آن است که امام، قرآن را دوست میداشت، خود شاگرد مکتب قرآن بود، با قرآن مأنوس بود، از قرآن استمداد میکرد و قرآن برای او برنامه زندگی به حساب میآمد. این، یکی از نتایج و آثار بزرگ و شکوهمند آن حقیقت است.

مطلب دومی که درباره امام است و من آن مطلب را امروز میخواستم عرض کنم و به اختصار در میان میگذارم، این است که چنین حرکت عظیمی، معمولاً و عادتاً با یکی از دو آفتِ « تحجّر » یا « انفعال » مواجه میشود. چنین کار بزرگی، آفاتی دارد و آفت بزرگ چنین حرکت عظیمی با این ابعاد وسیع - همان‌طور که گفتم - یکی از دو آفت « تحجّر » یا « انفعال » است.

«7»