بیانات سال 76


میکند و صنعت راه می‌اندازد. تاریخ اسلام نشان داد که اسلام به برکت همین احکام نورانی، در یک دوره طولانی، صاحب علم و صنعت در کلّ جهان بوده است. اما جهت همه اینها، عدالت است. ثروت هست؛ اما باید عدالت در جامعه تضمین شود. برای عدالت، منتظر امام زمانیم. پیغمبران آمدند؛ همه هم برای اقامه قسط آمدند؛ « ﴿لیقوم الناس بالقسط  ».[1] اینها حرفهای خیلی پرمعنایی است که قرآن به ما گفته است؛ نهج البلاغه به ما گفته است و در روایات ائمّه هم هست.

این، جهت را مشخّص میکند. قسط یعنی همین: اگر جامعه برخوردار است، همه باشند. نمیگوییم همه یکسان؛ چون یکسانی امکان ندارد. بالاخره تلاشها، همّتها و قوّتها مختلف است. بعضی بیشتر تلاش میکنند؛ بعضی کمتر میکنند. بعضی ابتکار بیشتری دارند. استعدادها یکسان نیست. « ﴿و لایزالون مختلفین ... و لذلک خلقهم  .»[2] مردم، دارای اختلاف در استعدادند. بحث در این نیست که یکسان باشند. بحث در این است که به قدر استعدادشان کار کنند و به قدر همّتشان تلاش کنند و همه بتوانند به قدر قدرتشان به دست بیاورند. کسی محروم نماند؛ کسی مظلوم نماند؛ کسی سرکوب شده نماند. این، آن هدف اصلی است.

ما که بر سرِ کار آمدیم - آن روز که روز مبارزه بود تلاش کردیم، آن روز که پیشنهاد مسؤولیت کردند، به هر صورت قبول کردیم - برای تحقّق

  1. 1. حدید: 25
  2. 2. هود: 119 - 118

«9»