اتاق هیأت دولت شد و نوشتههای آنها - پرونده نفت - را گرفت، در آتش بخاری انداخت و جلو چشم آنها سوزاند ! این، چیزی است که خود آنها نوشتهاند. امثال تقیزاده و دیگران این ماجرا را نوشتهاند. سیاست، سیاستِ وابسته بود. راهآهن هم که میکشیدند، بیش از آنکه برای ایران و تجارت ایران باشد، به نفع اتّصال دو جبهه متّفقین بود که آن روز بایستی علیه آلمان میجنگیدند. راهآهن سراسری این است ! ( راهآهن شمال و جنوب برای این بود که شوروىِ آن روز را به جنوب، در خلیج فارس که محلّ استقرار انگلیسیها بود وصل کنند تا بتوانند سلاح منتقل نمایند، و جبهههای جنگ متّفقین علیه متّحدین - آلمان و همکارانش - همواره قادر به دفاع باشد. راهآهن هم برای این کشیده میشد. طرفداران رژیم منحوس و تفالههای رژیم گذشته، بعد از گذشت پنجاه سال، هنوز که هنوز است، صحبتِ راهآهن شمال و جنوب را میکنند؛ راهآهنی که براساس طرحی خائنانه و بیتوجّهی به استقلال این ملت بهوجود آمد و در آن، آبرو و شأن این ملت رعایت نشد. حالا شما ملاحظه کنید: خطوط راهآهن عظیمی که در دوران بعد از جنگ تحمیلی در ایران ساخته شد، همان چیزی است که ملت ایران به آن نیاز دارد. یکی از مستشرقینی که در همان دوران آمده و در ایران سیاحت کرده است، میگوید: من تعجّب میکنم چطور راه آهن ایران از شهرهایی که محلّ عمده تجارت ایران است عبور نکرده است !؟ ( همین جاهایی که امروز بحمداللَّه به برکت جمهوری اسلامی، میبینیم که زیر پوشش ارتباطات و اتّصالات و مواصلات صحیح قرار گرفتهاند ).