هم آنها را قبول کردند و از شما توقّع دارند، در کمترین زمانی بتوانید انجام دهید. اما من در همینجا به همه توصیه میکنم؛ هم به مسؤولان، که عجله نکنند و کار شتابزده انجام ندهند؛ هم به مردم، که توقّعِ دور از منطق نداشته باشند و خیال نکنند که در ظرف مدت شش ماه یا یک سال، همه مشکلات حل خواهد شد. البته وقتی حرکت شروع شد، آثار حرکت نشان داده خواهد شد. یعنی شش ماه، یک سال که بگذرد، معلوم میشود که دولت کار و حرکت میکند. مردم هم این را از شما میخواهند. من گمان نمیکنم که مردم عزیز ما، بیش از این هیچ توقّعی از دولتها داشته باشند که در آن جهاتی که مورد نظر است، برنامههایی را که مصلحت است و مورد خواست مردم و اراده دولت، آنها را انجام دهند. علاوه بر آنچه که آقای خاتمی فرمودند، من میخواهم دو، سه تذکّر به شما عزیزان عرض کنم. یکی این است که در زمینه کارها باید اساس را مردم قرار داد. این، حرف کلّی است. همه این حرف را میزنند؛ هیچکس هم منکر این حرف نیست. تازگىِ این حرف در اینجاست که اگر بخواهیم توجّه بکنیم، گاهی اوقات منافع و خواست عامّه مردم، با منافع گروههای خاص تعارض پیدا میکند. این، جایی است که بسیار حسّاس است. برادرانی که با مسائل دولتی و مدیریتهای کلان سروکار دارند، خوب میتوانند مصداقهای این را پیدا کنند. شاید الان اگر من بخواهم بیان کنم، در ذهن خودم مصداقهای فراوانی وجود دارد که البته بنای بر ذکر مصداق نیست.