صحنه انتخابات را هم بعداً داریم که باز ملّت باید حضور پیدا کند. این حضور هم حقّاً و انصافاً شکننده خواهد بود. دشمن، این گونه است. نکته آخر هم این است که بدانید عزیزان، ارتشیان، برادران و فرزندان من ! برای یک نیروی مسلّح و یک سازمان نظامی، بزرگترین افتخار این است که با چنین ملّتی، کاملاً همراه و همدوش و همکار و همسان باشد. البته سازمانها در بخشهای خودشان، باید پیشرو هم باشند. باید پیشرو باشید و حضورتان، حضور نظامی پارساگونه باشد. ما گفتهایم و الان هم اعتقادمان بر این است که نیروهای مسلّح، در دورانی که جنگ ندارند، باید به کار سازندگی کشور کمک کنند. نیروی مسلّح و سازمان مسلّح، در درجه اوّل و دوم، بایستی جنبه نظامی خود را محفوظ بدارد. در درجات بعد هم، اگر مسؤولان سطح بالا ملاحظه کردند و دیدند که با کار نظامی منافاتی ندارد، در همین جهتِ کار نظامی، فعّالیت شود. مثلاً فرض کنید در نیروی زمینی، اگر ما پادگان یا زاغه مهمّات و آموزشگاه کم داریم، بروند اینها را بسازند. منتظر نشوند که برایشان معمار از جای دیگر و بنّا از جای دیگر بیاورند. آن که ما گفتیم، اینهاست. این را هم بدانید - البته این بیشتر به عهده آقایان عقیدتی، سیاسی است - که به یکایک افراد و همه پرسنل، باید عدم استفاده نابجا از امکانات دولتی و امکانات عمومی را آموزش داد. این را آقایان باید تعلیم دهند؛ هم تعلیم قولی و هم تعلیم فعلی. بعضیها سراغ رفتار تجمّلآمیز و اشرافیگرانه و خودروهای آن چنانی و خانههای آن چنانی نروند. اگر این امور رعایت