امریکا در یک تحلیل غلط و غیر واقعی - مثل اغلب تحلیلهایی که راجع به ایران دارد - اینطور تصوّر کرده است که علّت ایستادگی جمهوری اسلامی در مقابل او و این که نه در مقابل قوانین زورگویانهاش، نه در مقابل تهدیداتش، نه در مقابل پیغامهای گوناگونی که از طرق مختلف میدهد، نه در مقابل زبان نرم و چربش و نه در برابر زبان فحش و تهدیدش، تسلیم نمیشود و از مواضع خود کوتاه نمیآید و استوار ایستاده است، به خاطر پشتگرمی به اروپاست ! تلاششان این شد که بلکه بتوانند بین ایران و اروپا فاصله بیندازند و به نظر من، حلقه ضعیف و غیر مؤثّری در اروپا را انتخاب کردند که آن، حلقه آلمان است. آلمان، علیرغم قوّت و پیشرفت اقتصادی و علمیاش، از جهات سیاسی ضعیف است و در مسائل مهمّ جهانی - مثل مسأله خاورمیانه و غیره و مسائلی که همه درباره آلمان میدانند - حضور ندارد و در ردیف دولتهای درجه اوّل اروپایی نیست. با ایران هم که ارتباطات دوجانبه نسبتاً قوىِ متقنی در این چند سال داشته است. به همین خاطر، این دولت را انتخاب نمودند و تلاش کردند که در این قضیه، آلمان را به دام بیندازند و موفّق شدند. در واقع، امریکاییها با کمک صهیونیستها، در این قضیه دولت آلمان را به دام انداختند و در تنگنا و در زاویه قرار دادند. در همین جا، به همه شما ملت ایران عرض کنم که اشتباه امریکاییها، در این تحلیلِ غلط است. آنها خیال میکنند که اگر در زمینههای اقتصادی و غیره، توانستند آلمان و اروپا و فلان مجموعه دولتها را از ایران