خودِ تودهی دانشجو - این دیگر کار شما نیست، کار دانشجویان است - اینها را شناسایی و انجمنها را خالص خواهند کرد؛ چون بالاخره فرد و مجموعهی نفوذی، نمیتواند پردهی پوشش را برای طولانی مدت، بر روی خودش نگهدارد. آنچه شما باید به آن توجّه داشته باشید، داشتن مواضع صریح و شفّاف و عالمانه و خردمندانه و هوشیارانه است. مواضعتان - چه در مسائل دینی، چه در مسائل سیاسی که احیاناً ممکن است مطرح شود - کاملاً روشن و مستدّل و قوی باشد. این احتیاج دارد به کار کردن و ملاحظه کردن به بازیافت دائمی آنچه که در ذهن ما و انبانهی ذهنی ما وجود دارد؛ و اینها را باب دانشگاهها آماده کردن. امیدواریم انشاءاللَّه خداوند به شما توفیق دهد و بتوانید این مجموعه را هر چه قویتر، عمیقتر، هوشمندتر و آگاهتر کنید؛ عناصر فاضل و متدیّن و آگاه و عارف به وضع را، هر چه بیشتر در این مجموعه بیاورید و صرف وقت کنید. گاهی اوقات در یک دانشگاه، یک نفر روحانی هست، یا ممکن است دو نفر یا پنج نفر باشند. مجموعههای دانشجویی را تقسیم کنید، با آنها ارتباطات خوب، دوستانه، صمیمانه، ارتباطات روحانی و آخوندی - همچنان که مردم عادت کردهاند با روحانیون ارتباط داشته باشند - برقرار نمایید. ارتباط صمیمانه، دوستانه، نه ارتباطات شبیه پشتیبانی و کمیتهی امدادی ! آنها مسائل فرعی است. بعضی خیال میکنند که پشتیبانی از آنها این است که باید گرفتاریهایشان را مطرح کنند - که آقا ما اینقدر قرض داریم، ما این قدر مشکل داریم - نه؛ اینها نیست. اینها کارهای فرعی