در معارف اسلامی، آنجایی که روی علم تکیه شده است، مراد علم توحید و معرفت دینی است که تبلیغ آن و عمل به آن، این همه اهمیت و کسب آن، این همه شرافت دارد. پس، اصل قضیه این است که این رسالت و این پیامبری را - در این سطح نازلی که ما برعهده داریم - تحقّق بخشیم؛ به اینکه به مخاطبین خودمان برسانیم. امّتها مختلفند، مخاطبین و شنوندگان پیام و رسالت پیغمبران مختلفند. بهترینشان کسانی هستند که جوان باشند تا این تبلیغ شما برای مدّت سی سال، چهل سال، پنجاه سال در زندگیشان اثر کند. اینگونه است دیگر. بالاخره امر دایر است بین اینکه به کسی یاد بدهیم که پنجاه سال میخواهد از آن استفاده کند، یا کسی که مدّت کوتاهی میخواهد استفاده نماید. پس جوان بودن، برای طول مدّت استفاده یک امتیاز است. دوم اینکه همین جوان بودن، امتیاز است برای خوب فراگیری و شکلگیری ذهن، به آنچه که ما به او میدهیم. فرق میکند که کسی ذهنِ شکلگرفتهای داشته باشد، یا اینکه دارای ذهن آمادهی شکلگیری باشد. جوان، امین امتیاز دوم را هم دارد. امتیاز سوم این است که جوان، حقپذیر است و آنچه که به او گفته شود - در وهلهی اوّل برای همهی جوانان باید اینطور فرض کرد - برای یادگرفتن و عمل کردن گوش میکند. مگر در موارد استثنایی که عواملی