بیانات سال 76


هم به مبارزه برمیخیزند که احساس میکنند مانع اصلی است. با روحانیت مبارزه میکنند، با دین مبارزه میکنند، با حضور دین در جریان کلّ کشور مبارزه میکنند ! این نقاط اصلی را برمیگزینند؛ بنا میکنند به مبارزه‌های دقیق کردن؛ مبارزه‌های علمی. یکی از میدانهای مبارزه کجاست ؟ دانشگاه ! این‌جایی که شما در آن حضور دارید.

این را از این جهت میگویم که توجّه کنید حضور هوشمندانه و خردمندانه و دقیق و محاسبه شده‌ی شما، چقدر نقش دارد ! البته همان‌طور که گفتم، خوشبختانه محیط دانشگاه، مجموعاً محیط خوبی است. جوانان مؤمنند و بچه‌هایی هستند که گرایشهای دینی و اسلامی بسیار جدّی دارند. البته بعضی مجموعه‌ها مثل انجمنهای اسلامی - نه در همه‌جا - مورد توجّه دشمنان قرار گرفته‌اند و حتّی در بعضی از آنها مثل اوّل انقلاب، نفوذ شده است. اوایل انقلاب هم همین‌طور بود. اوایل انقلاب، دشمنان که دیدند انجمنهای اسلامی خیلی فعّالند - چه در دانشگاه، چه در کارخانه، چه در این‌جا و آن‌جا - ایادی خودشان را در انجمنهای اسلامی نفوذ دادند ! ما دورانی از آن را در سالهای پنجاه‌وهشت و پنجاه‌ونه گذراندیم، که انجمنهای اسلامی یک حالت نفوذپذیری پیدا کرده بودند و در آنها نفوذ کردند ! بعد توده‌ی مردمی که انجمنْ برگزیده‌ی آنها بود، هوشیار و حسّاس شدند و از عناصر نفوذی قطع ید کردند.

حالا هم همان‌طور خواهد شد و باید بشود. انجمنهای بعضی از دانشگاهها انصافاً خوب، خالص و متناسب با نام انجمن اسلامیند؛ ولی بعضی جاها نه، انجمنهای اسلامی دیواره‌ی ضعیفی دارند و در آنها نفوذ شده است.

«10»