بیانات سال 76


متلاطمی شود، از همه جهت حیطه‌بندی کنید. البته از جهت علمی نگذارید سطح علمیاش پایین بیفتد. در همین سطح بالایی که بحمداللَّه هست، حفظش کنید.

البته من در زمینه‌ی کارهای شما، خیلی از نزدیک اطّلاع وافی ندارم. کتابها به من داده شده، بعضی را من صاحب‌نظر نیستم، بعضی را هم مجال نکرده‌ام که بخوانم، تا بتوانم درست به معرفت کاملی - از لحاظ سطح کار - برسم؛ لیکن در مجموع، از قرائن متعدّدی حس میکنم که سطح کار، سطح خوب و بالایی است. سعی کنید این را حفظ کنید؛ نگذارید که تنزّل پیدا کند.

از نظر دیگر ببینید؛ الان دانشگاه ما محیطِ فارغی نیست. در یک محیطِ فارغ - مثل مجلس آماده‌ای که به ما میگویند بیایید و منبر بروید - آدم بالای منبر میرود و هرچه هم دلش میخواهد، میگوید؛ دغدغه‌ای هم ندارد. ولی یک وقت مجلسی است که چهار نفر منبری، آن‌جا نشسته‌اند و با هم گلاویزند که کدام بالای منبر بروند ! مستمعین با انواع و اقسام انگیزه‌ها - یکی چای میخواهد، یکی دیرش شده، یکی میخواهد جلوِ منبر بنشیند - حضور دارند و هیاهوست. البته هیاهوهای خوب، مثل شب عاشورا؛ نه هیاهوی بد. در مجالسی که منبر رفته‌اید، همه‌تان دیده‌اید که چه خبر است ! در چنین مجلسی، انسان میخواهد منبر برود.

«4»