باید ریشهی ملت ایران را بکَنیم ! ببینید چقدر این حرف ابلهانه است. این حرف در آن زمان در همهی دنیا پخش شد. قضیهی اینها، قضیهی ملت است؛ نه فقط قضیهی دولت. معلوم است که ریشهی یک ملت چهل، پنجاه میلیونىِ آن روز را که نمیشد کَند و همه را از بین برد. معنایش این بود که ملت را بیریشه کنیم، فرهنگ این ملت را بگیریم، آن چیزهایی را از این ملت بگیریم که آنها را وادار به این ایستادگی و مقاومت میکند. سیاست امریکا بهعنوان مظهر استکبار در مقابل نظام جمهوری اسلامی، سیاست روشن و واضحی است. البته سعی میکنند این را در روشهای تبلیغاتی خیلی آشکار نکنند؛ اما برای کسی که نگاه میکند، سیاست روشنی است. آن چیست ؟ آن این است که آن چیزی که موجب شده است ایران با همهی ثروتهای مادّی و معنویش از دست امریکا گرفته شود، آن چیز از میان این ملت ریشهکن شود. این، سیاست امریکاست؛ این را شما بدانید. آن چیست ؟ آن، میل این ملت به استقلال است؛ آن، اسلامی است که این ملت را از قبول ظلم بر حذر میدارد؛ آن، روحیهی مبارزهطلبی در آحاد این ملت است؛ آن، روحیهی عدم تسلیم در مقابل زور است؛ آن، قوانین نورانی اسلام است. هر نقطهای که مقاومت در آن بیشتر است، آنها بیشتر با آن دشمنند. هدف اصلی این است. این را جوانان باید درست فکر کنند و روی آن توجّه نمایند. این چیزهایی که راجع به حقوق بشر و امثال آن میگویند، خودشان هم میدانند که خلاف واقع است؛ اینها را بهعنوان فشار ذکر میکنند. امریکا سالهاست که وقتی بخواهد علیه هر دولتی خصومتی بکند، یکی از