الاخلاق ».[1] ببینید؛ در آن جامعهای که خُلقیّات - اخلاق حسنه و مکارم اخلاقی - رایج باشد، انسانها از اخلاق نیکو - از گذشت، برادری، احسان، عدل، علم و حقطلبی - برخوردار باشند، انصاف بین آنها باشد، صفات رذیله در میان آنها حاکم و رایج نباشد، در چه بهشتی زندگی خواهند کرد ! امروز بشر، از همین چیزها رنج میبرد. امروز گرفتاریهای دنیای بشر، گرفتاریهای ناشی از طغیانهای سیاسی در عالم و طواغیت، به ریشههای اخلاقی برمیگردد. گرفتاریهای تودههای مردم هم غالباً به جهالت آنها برمیگردد. اسلام، اینها را برطرف میکند. مسلمانان باید این پیامها را گرامی بدارند. ما در جمهوری اسلامی این توفیق را پیدا کردهایم - که بسیار هم توفیق بزرگی است - که یک بار دیگر جامعه را بر اساس احکام و معارف و دستورالعمل اسلامی به وجود آوریم و شکل بدهیم و هدایت کنیم. این توفیق کمنظیری است که خدای متعال به ما بخشیده است. البته ادّعا نمیکنیم که ما توانستهایم الگوی اسلام را به طور کامل تأمین کنیم؛ این ادّعای بسیار بزرگی است و ما بسیار از آن فاصله داریم. ما از آن انسانی و آن جامعهای که اسلام میطلبد و به عنوان نمونه و آرمانی معرفی میکند، هنوز خیلی فاصله داریم؛ لیکن بحمداللَّه فاصله ما از آنچه