بیانات سال 76


با همه تفاوتهای تاریخی و جغرافیایی و سیاسی، از ما پیکره واحدی که همان امّت اسلامی است، پدید آورده است. ما این پیوند را با قبول اسلام، پذیرفته‌ایم و از آن گزیری نداریم. نقارها، اختلافها و حتی کشمکشها، غبارهایی بر چهره این حقیقت است که همواره با زلال حکمت و خردمندی و بردباری قابل شستشوست. به این جلسه عظیم و این دیدار تاریخی با این چشم بنگریم تا بتوانیم از آن برای سرنوشت ملتهای خود و امّت بزرگ اسلامی بهره بگیریم. برادران و عزیزان ! من سخن خود را در گشایش این مجمع به بیان سه مطلب اختصاص میدهم و در پایان نتیجه میگیرم. آن سه مطلب: « اسلام »، « امّت اسلامی » و « کنفرانس اسلامی و آفاق آینده » است.

۱ - اسلام

اسلام، هم در هنگام طلوع خود و هم امروز، راهی به دنیایی نوین، با زندگیای سعادتمندانه و متضمّنِ صلاح و فلاح انسان بوده و هست. رنجهای اصلی بشر نیز - که اسلام کمر به زدودن آنها بسته - در آن زمان و پیش از آن و امروز، همواره مسائلِ ثابت و واحدی بوده و هست. فقر، جهل، تبعیض، جنگ و ناامنی و بالاخره زندانی شدن در حصار مادّیگری و اسارت درکمند خویهای زشتِ خویشتن، از همان رنجهای اصلی است. اسلام که دین انسانیّت و اعتدال و خردورزی و تسلیم در برابر حق متعال است - و بیشک همه ادیان، پیش از ورودِ دستهای تحریف، چنین بوده‌اند - درمان این دردهای انسانی را با شیوه‌ای دور از زیاده‌روی و افراط و تفریط و از راههای خردپسند، بر بشر عرضه کرد و آدمی را به ذکر و

«2»