بیانات سال 76


من در این خطبه هم برادران و خواهران عزیز را به تقوای الهی دعوت و توصیه میکنم. موضوعی که در این خطبه در نظر داشتم عرض کنم، به نحوی نیست که بشود در این هوای بارانی - که ذهن من مشغول به برادران و خواهرانی است که در خیابانها و فضای باز ایستاده‌اند - به تفصیل وارد این موضوع شوم و حرف بزنم. ناگزیر به یک اشاره و مختصری اکتفا خواهم کرد و اگر توفیقی دست داد که باز هم در یکی از جمعه‌های این ماه، به زیارت نمازگزاران در نمازجمعه مشرّف شوم، شاید تفصیل بیشتر را در آن هنگام و آن فرصت عرض کنم.

خلاصه‌ای که به نظرم میرسد الان عرض کنم، این است که استکبار بر روی تبلیغات، خیلی حساب میکند و البته این غلط هم نیست ! به یک معنا دستگاه استکبار، اشتباه هم نمیکند که بر روی تبلیغات حساب میکند. هم در زمینه‌های سیاسی، که ما وقتی در زمینه سیاسی بحث میکنیم، جبهه مقابل را تعبیر به « استکبار » میکنیم - که این نامگذاری دلایلی دارد - و هم وقتی در جبهه مبارزه‌ی فرهنگی بحث میکنیم، جبهه مقابل را « فرهنگ غربی » یا « فرهنگ تهاجم » میگوییم - که این نامگذاری هم باز دلایل خودش را دارد - فعلاً بحث من بر سر مواجهه استکبار با نظام جمهوری اسلامی است.

در واقع استکبار، تبلیغات را میداندار مبارزه علیه خط و ربط و جهتگیری ملت مسلمان کرده است. نه این که بخواهیم بگوییم از حالا، بلکه از همان ماههای اوّل پیروزی انقلاب، این کار شد. منتها در واقع، اقبال با استکبار نبود؛ کما این که امروز هم در این جهت، اقبال با استکبار نیست ! آنها که

«10»