روی تبلیغات حساب میکنند، از این باب است که اثر تبلیغات را در دنیا دیدهاند. فرض بفرمایید که تبلیغات در این قضایای تبدیل و امحای نظامهای مارکسیستی در اروپای شرقی، نقش خیلی عجیبی داشت. ما بخصوص بعضی از این قضایا را با دقّت دنبال میکردیم و اثر تبلیغات را لحظه به لحظه میدیدیم. فرض کنید در رومانی، تبلیغات امریکایی و غربی، قدم به قدم آن مردم را راهنمایی میکرد؛ یا قبل از آن در تبلیغات لهستان، در آن نهضت همبستگی که زمان حکومت مارکسیستی داشتند، تبلیغات رادیو امریکا و تبلیغات جهانی، مردم را تقریباً قدم به قدم هدایت میکرد که چه کار بکنید، به کدام سمت حرکت کنید، چه کسی را بلند کنید و چه کسی را به زمین بزنید ! اینها را دیدهاند؛ حتی در شوروی سابق و در جاهای دیگر نیز همین طور. اشتباه آنها این است که ایران اسلامی را با اروپای شرقی و ملت ایران را با ملتهای اروپای شرقی مقایسه میکنند؛ در حالی که ملت ایران، تفاوتهای عجیب و عمیقی با آنها دارد. اوّلاً این ملت، سوابقی از این استکباری که سردمداران این رادیوها هستند - مثل امریکا و مثل انگلیس - دارد، که این سوابق، شکاف و فاصله را زیاد کرده است. این ملت، دهها سال چوب خباثت و ملعنت و دشمنی اینها را خورده است - اینها که فراموش نمیشود - بعد، از اوّل انقلاب تا به حال، غرضورزىِ اینها را در تبلیغات دیده است. مثلاً در جنگ تحمیلی، همین