هدف دوم این است که میخواهند با تکرار این قضیه - مذاکره و رابطه با امریکا - قضیهای را که در چشم ملت ایران، به دلایلی منطقی، یکی از زشتترین چیزهاست، قبحش را از بین ببرند. تا حدّی که در نماز جمعه میشود حرف زد، خواهم گفت که دلایل منطقی آن چیست. میخواهند قبح این را از بین ببرند؛ مثل کاری که سرِ قضیه اسرائیل با اعراب کردند. یک روز بود که دولتهای عرب، صحبت کردن با اسرائیل، رابطه با اسرائیل و حتّی آوردن اسم اسرائیل را یکی از کارهای بسیار زشت میدانستند. اینها با مطرح کردن و پیش کشیدن این قضیه، آنها را یکی یکی از صفوف ملت عرب خارج کردند و بار را به گردن او انداختند. بتدریج کاری کردند که قبح این قضیه ریخت؛ حتّی دولتهایی که در مرزهای اسرائیل نیستند و هیچ خطر و ضرری هم از اسرائیل نمیبینند، در خانه خودشان نشستهاند و صحبت از مذاکره با اسرائیل میکنند ! واقعاً چه لزومی دارد ؟ اما میکنند؛ چون قبحش ریخته است. ملت ایران به دلایل کاملاً محکم و با استدلال منطقی، دولت امریکا را دشمن خود میداند؛ که من بعداً اشاره خواهم کرد. همه ملتهای دنیا هم این را از ملت ایران شناختهاند و با چشم تعظیم و تجلیل به این نگاه میکنند. بتدریج میخواهند قبح این را از بین ببرند و یک کار عادّی و معمولی بکنند. هدف سوم این است که اصل مذاکره با ایران، برای امریکا به عنوان ابرقدرت، بسیار مهم است. ممکن است بعضی تعجّب کنند و بگویند مگر