بنابراین ما در زمینهی فرهنگ، با یک تهاجم و جنگ حقیقی و سازمانیافته روبرو هستیم. از طرق مختلف، از راههای بسیار هنرمندانه و خوبی هم وارد میشوند؛ این طور هم نیست که خودشان همهجا مستقیم کار کنند ! اینطور هم نیست که همهجا به این تحلیلی که میکنند و این حرفی که میزنند، لباس تهاجم بپوشانند ! همهی کارشان به وسیلهی رادیوها و تفسیرهای سیاسی نیست؛ کتاب و مقاله مینویسند، کسانی را در محیطهای آموزشی، آموزش میدهند و چیزهایی را منتقل میکنند ! بههرحال اگر کسی به مسائل، حسّاسیت داشته باشد و متوجّه مسألهی تهاجم فرهنگی شود، نشانههای بارز بیشماری را در این زمینه مشاهده میکند. من میخواهم عرض کنم یکی از مسائلی که در کشور ما نمیشود از آن غفلت کرد، مسألهی تهاجم فرهنگی است. البته این دعوتی را که به تهاجم فرهنگی میکنیم، میشود معنای دیگر و طور دیگری فهمید و تحلیل کرد؛ لیکن حقیقت قضیه این است که امروز نمیشود در زمینهی مسائل فرهنگی در کشور بیتوجّه باشیم. به خیال خودمان کار سازنده میکنیم؛ مملکتمان را بسازیم و توجّه نکنیم که دشمنانی وجود دارند که دین، استقلال و حتّی ارزشهای ملی - یعنی ارزشهای غیردینی - ما را با ابزارهای فرهنگی، هدف قرار میدهند ! اینها را با همان ابزارهای فرهنگی که ابزارهای تبلیغی است - فیلم، سینما، خبرسازی و جریانسازی جهانی و بحث و استدلال - مورد تهاجم قرار میدهند و پایههایش را در داخل کشور، سست میکنند ! به نظر من اگر