ببینید عزیزان من؛ جوان، یک گرفتاری مهم دارد. جوان، مجموعهای از زیباییها، برجستگیها، درخشندگیها، خوبیها، استعدادها و امکانات است که هرچه به طرف پیری میرود، این استعدادها و امکانات - حتّی از لحاظ معنوی مرتب به سمت نازیبایی کم میشود. هرچه پیش میروید، فعلیتهایتان بیشتر میشود؛ اما استعدادها و امکاناتتان، مرتّب کاهش مییابد ! استعداد، چیز خیلی مهمّی است. امکانات، چیز خیلی مهمّی است. استعداد، یعنی توان و توان خیلی مهّم است. با همهی این چیزهای مثبت و جالب و درخشان در وجود جوان، جوان یک گرفتاری بزرگ دارد و آن، عدم ثبات است - احتمال تزلزل - که هرچه سن بالاتر میرود، این حالات، کمتر میشود. التفات میکنید ؟ این گرفتاری را حواستان باشد؛ این گرفتاری را در خودتان و در دیگران علاج کنید. کاری کنید که ثبات در عقیده داشته باشید. ببینید؛ شما در دعاها، چقدر « ثبات الیقین » میخوانید ؟! در دعای سحر روز جمعه: « و هب لی ثبات الیقین و محض الاخلاص ».[1] در دعای ماه رمضان میخوانید: « اللهم انی اسألک ایماناً لا اجل له دون لقائک »؛[2] من از تو ایمانی میخواهم که تا هنگام لقای تو، هیچ پایانی ندارد - هست، تا وقتی تو را ملاقات کنم - « احینی ما احییتنی علیه »؛ تا وقتی مرا زنده نگه میداری، این ایمان را برای من نگهدار. « و توفّنی اذا توفّیتنی علیه »؛