در همین قضایای اخیر، ملاحظه کردید و دیدید که چه لشکرکشیای کردند. این طور لشکرکشیهایی که امریکاییها و صهیونیستها، با همه امکاناتشان به میدان بیایند و یک گوشه دنیا مثل اروپا را در نظر بگیرند و تصمیم بگیرند که هرطور است، اروپا را در مقابل یک حکومت و یک نظام سیاسی قرار دهند، معمولاً برای حکومتها شکننده است و آنها را به زانو درمیآورد و وادار به عدول از مواضعشان میکند. امریکاییها و صهیونیستها وارد شوند و دولتی مثل دولت آلمان را در مشت خودشان بگیرند و او را وادار کنند که آنچه را که آنها میخواهند، برایشان انجام دهد؛ آن هم با ارتباطهایی که آن دولت با این نظام داشته است. اگر نظام و رژیمِ جدا و منفردی باشد که با مردم خود این پیوندها را نداشته باشد، این طورکارها برایش کُشنده است. اما شما میبینید که در جمهوری اسلامی، نظام و مسؤولان و رؤسا و آحادِ مردم و قشرهای گوناگونش سیاسیاند و همه از قضایا مطّلعند. این طور نیست که قضیّهای اتفاق بیفتد و مردم از آن بیخبر بمانند. همه - چه نظام، چه مردم، چه مسؤولان و چه بخشهای مختلف - مثل کوه استواری ایستادهاند و این نسیمها یا این توفانها، حتی کمترین تزلزلی به وجود نمیآورد. آنهایی که طرف مقابل هستند، احساسِ ناتوانی در مقابل این همه استحکام میکنند و نمیدانند که ادامه کار را چگونه بایستی انجام داد. واقعاً در میمانند؛ کما این که درماندند ! کسی که تهدید انسان را تحویل نمیگیرد و اعتنایی نمیکند، در او تهدید اثر نمیگذارد. او را از قطع رابطه