بیانات سال 76


این سؤالات و این تفکّراتی که امروز برای شما مطرح است، در دوره ما برای افرادی مثل شما اصلاً مطرح نبود؛ یعنی ممکن بود که یک نفر در این سنین، از حالای شما در کارهای علمی پیشتر باشد. این کاملاً قابل قبول است؛ کمااین‌که من در همان سنین نوجوانی، بعد از گذشت دو سه سال که طلبگی خوانده بودم، درسم خیلی پیشرفت کرده بود، راههای طولانی را در زمان کوتاهی طی کرده بودم و سوادم خوب بود؛ اما به‌هیچ‌وجه درک من از مسائل روز - از مسائل فرهنگی و عمومی - به قدر درک امروز جوانان همسنِّ آن وقتِ خودم نبود.

این بدان خاطر بود که شرایط آن روز، اصلاً شرایطی نبود که اجازه فکر کردن به کسی بدهد. عدّه‌ای گرفتار نان بودند، عدّه‌ای گرفتار زندگیهای خودشان بودند، یک عدّه در تلاش معاش بودند؛ اصلاً فضا، فضایی نبود که آدم بتواند نسبت به این مسائل فکر کند. نمیشود بگوییم که ما آن زمان برای وفق دادن تدیّن و تمدّن، چه کار میکردیم.

شما عزیزان بدانید این حرفی که « تمدّن و تدیّن با هم تطبیق نمیکنند » جزو آن حرفهایی است که خیلی کهنه و قدیمی است و اصلاً حرف امروز نیست. زمانی اروپاییها با دینی که داشتند - دین مسیحیتِ تحریف شده کلیسای قرون وسطی - با نشانه‌های تمدّن مواجه شدند؛ بدیهی است که آن تدیّن، اصلاً با آن تمدّن تطبیق نمیکرد. آن تدیّن، تدیّنی بود که اگر کسی « گالیله » میشد، حتماً باید سوزانده شود ! اگر کسی یک کشف جدید میکرد، حتماً بایستی نابود و تکفیر میشد !

«16»