بیانات سال 76


راه بیندازیم، تبلیغ مسائل گوناگون جمهوری اسلامی را بکنیم؛ اما به گریه و شب‌زنده‌داری و تضرّع و ختم قرآن و استضائه از آن خورشید معنویت و از آن کوره گداخته عشق و محبّت را نپردازیم. نخیر، این‌گونه نیست. این‌جا هم پشتوانه آن است. هر دو جهت مورد نظر است. البته چون بی‌توجّهی به جنبه اجتماعی و سیاسی بیشتر شده است، این‌جا یک توجّه ویژه برای آن قسمت لازم است. این را باید توجه داشت.

آنچه که در حج به نظر میرسد از همه چیزها مهمتر است، سه مطلب است:

یکی این‌که ما بتوانیم به مخاطبان خودمان - هرکه هستند - عظمت و کارآمد بودن و گسترش دامنه عظیم امّت اسلامی از جهات مختلف را تفهیم کنیم. این، وظیفه اوّل است. در دنیای اسلام، بحث هزار و میلیون نیست؛ شاید صدها میلیون یا بیش از اینها آدم وجود دارد که عظمت و شکوه و کارایی و حجم غیر قابل محاسبه دنیای اسلام را نمیداند؛ لذا خود را ضعیف میپندارد و در مقابل همه استکبار، خویش را تنها و ناتوان احساس میکند. باید تفهیم کرد که دنیای اسلام و امّت اسلام یعنی چه.

اگر کسی بخواهد عظمت امّت اسلام را بفهمد - که واقعاً نمیشود با این توصیفهای ساده تفهیم کرد - به جزء کوچکی از امّت اسلام که ملت ایران است نگاه کند. مگر ما چقدر از امت اسلامیم ؟ شما ببینید این بخش از امّت اسلام، آن زمان که اراده کرد، تصمیم گرفت و پای تصمیم خود ایستاد، تمام قدرتهای جهانی - این که دیگر شوخی نیست، این مبالغه

«4»