روزه مقایسه فرمایید، برتری حج از جنبه پُر بودن از مفاهیم معنوی و حالات روحانی و ارتباط با خدا و تضرّع و رابطه و ... واضح است. از جهت اجتماعی نیز همینطور است. البته شاید بشود گفت که اکثر فرایض عبادی اسلام - حتّی نماز - یک جنبه اجتماعی هم دارد؛ ولی جنبه اجتماعی حج، یک عالم غریبی است، محشری است، چیز ماندگاری است؛ اما این دفعه نه در حافظه یک فرد، بلکه در حافظه یک امّت و یک ملت. واقعاً اگر از یک موسم حج، به لحاظ جنبه اجتماعی، درست استفاده شود، یک مراسم حج در یک سال کافی است که دنیای اسلام را متحوّل کند. اگر رابطهها درست باشد؛ دلها به هم وصل شود، جویبار بابرکت مفاهیم و فرهنگها و معلومات از سوی ملتهای گوناگون، به سمت دلهای دیگر سرازیر گردد، مسلمانان در آنجا همدیگر را بیابند، مجموعه را ببینند، معنای طواف و سعی و وقوف و مبیت را درک کنند، مفاهیم اجتماعی اینها را بفهمند، حقیقتاً یک حج میتواند کار یک امّت را اصلاح کند. اینقدر بابرکت است. خسارتهای دنیای اسلام، یکی دو تا که نیست. از وقتی که به خاطر سنگینی سایه منحوس سیاستهای استکباری، استبدادی، استعماری و استثماری، بین مردم مسلمان، با حقایقِ معارف و با روالِ صحیح جریان امور فاصله افتاد، از اینگونه خسارتها زیاد داشتیم؛ این هم یکی. ولی از هرجای ضرر که برگردیم، منفعت است. ملت ما به برکت انقلاب، به برکت نَفَس گرم امام رضواناللَّهتعالیعلیه و به برکت آن دید وسیعی که آن مرد حقیقتاً الهی داشت - الهی به معنای جامع کلمه، نه انسانی که در درون