طرح نظرات فلسفی، اجتماعی، سیاسی - آنهایی که یک نظریه است - اشکالی ندارد. به نظر من در باب نظریهپردازی نباید محدودیتی وجود داشته باشد. بیشتر بایستی برای نقد و ارزیابی و جدا کردن سره از ناسره همّت شود؛ اما در زمینهی کار عملیاتی، باید جلوِ کتابهای مضرّ را گرفت. ما کتاب عملیاتی داریم. کتاب عملیاتی این است که عملاً یک نفر را دچار مشکل میکند؛ مثل همان احساسات جنسی که اوّل گفتم. اینجا بحث نظریه نیست. این کسی که خواند، خودش به طور طبیعی تحت تأثیر قرار میگیرد. جلوِ این را باید گرفت؛ این اصلاً چیز قابل نقدی نیست. این ملاک است؛ یعنی آن نوشتهای که وقتی وارد بازار فرهنگ شد، مشغول عملیات میشود و قابل این نیست که به آن جواب داده شود، مضرّ است و بایستی جلوش را گرفت. مردم ما هم حقیقتاً دلبسته به اسلامند. مردم عزیزی که حرف مرا میشنوند، میدانم که آن را تصدیق و تأیید میکنند. البته دلبستگی به اسلام، به هیچ بابت به این معنا نیست که نبایستی از افکار گوناگون مطّلع شوند؛ نخیر. اتّفاقاً اسلام به این موضوع امر میکند؛ لیکن مردم اسلام را دوست میدارند. اگر چیزی باشد که برخلاف اسلام باشد، مردم آن را دوست نمیدارند و از آن خوششان نمیآید و رد میکنند؛ چه کارهای غیر اسلامی، چه افکار غیر اسلامی.