همه تلاش، با آن همه همّت و غیرت کم بود و باید شهید میشد. شهادت پاداش بزرگی است که خداوند به او و یارانش داد. امیدواریم که همچنان در نعیم الهی باشند و هستند و روزبهروز درجات آن عزیزان متعالی باشد و ما هم در همین راه و بهسوی همین هدف، به آنها ملحق شویم. درباره قوّه قضاییّه، بعد از اظهار ارادت و اخلاص به شما عزیزانی که در این قوّه زحمت میکشید، همچنین همه کسانی که در سرتاسر کشور، در جمع قوّه قضاییّه تلاش میکنند، و تشکّر از زحماتتان و قدردانىِ از آنچه که کردید، یا همّت آن را دارید که بکنید؛ همچنین اظهار ارادت نسبت به همه شما، مخصوصاً رئیس محترم این قوّه عظیم و شخصیتهای برجسته و قضات شریف و پاکدامن و شجاعیکه هستند، میخواهم دو نکته را در کنار هم و با هم عرض کنم: یک نکته این است که قوّه قضاییّه از ارکان کشور است. تضعیف این قوه جایز نیست؛ تقویت این قوّه هم به انحایی است. بعضی برمیگردد به کسانی که در خودِ این قوّه عظیم و کارآمد هستند، بعضی هم به دیگران برمیگردد. معلوم است که قاضی - حتّی قاضی بحق - همیشه یک طرف را از خود ناراضی میکند. معمولاً متخاصمین، هر دو راضی از کنار قاضی نمیروند؛ مگر بندرت. این نارضایتیها، یا آنچه که مربوط میشود به ندانستن آنچه که در داخل این قوّه میگذرد، نباید موجب شود که کسانی به خودشان حق بدهند قوّهای را که ضامن امنیت و عدالت و اجرای قانون و آسایش در کشور است و در حقیقت پشتوانه نظم و انضباط ملی است، تضعیف کنند.