است؛ تروریسم دولتی است. جرمش هم بزرگتر از این است که افراد غیر مسؤول مرتکب کارهای تروریستی شوند. جهت اشکال دوم که مخصوص این کار است و در کار مخالفان اینها وجود نداشته است، این است که این تجاوز به یک کشور دیگر است؛ تعرّض به حریم زندگی یک ملت است. قدر مسلّم، یکی از فوایدی که مرزهای کشورها دارد - ممکن است فوایدی داشته باشد، مضارّی هم داشته باشد - این است که مثل یک حصار امنیتی است که در درون آن، ملتها زندگی میکنند. به چه مناسبتی کشوری این حصار را در هم میشکند و بدون اینکه هیچگونه اعلام جنگی با دولت آن کشور شده باشد، وارد میشود و همینطور بر طبق میل خودش، با غرور و نخوت و خودخواهی، این کار را انجام میدهد ؟! بنابراین، این کار، حرکتی است محکوم و غلط. ما این روشِ سیاستِ قلدرمآبانه را نمیپسندیم و آن را رد و محکوم میکنیم. علّت اینکه از اوّل انقلاب تا بهحال، دولت جمهوری اسلامی در مقابل پدیدهای که اسمش را « استکبار » میگذارد، ایستاده، همین است که این روشهای خودخواهانه و قلدرمآبانه و متّکی به قدرتهای ظالمانه را مردود دانسته و آنها را رد میکند. به همان اندازهای که کار « طالبان » در حمله به مردم بیدفاع « مزارشریف » محکوم است، به همان اندازه کار امریکا در حمله به مردم سودان و مردم افغانستان و کشتن انسانهای غیرنظامی محکوم است. دشمنان اسلام هم این موضع را از ما، دانستهاند. کسانی هم که دشمن قدرتهای ستمگر و ظالم هستند، آنها هم فهمیدند و دانستند و میدانند که راه و هدف ما، هدف و راهی است که اسلام معیّن کرده است. نه در