پیروزی انقلاب و جنگ، در اعتماد به نیروهای داخل، چه ضرری متوجّه انقلاب شد که در سازندگی بشود ؟ بر فرض که به اتّکای اجانب، سازندگی نیز صورت بگیرد؛ چه افتخاری برای ما دارد ؟ فردا آنها مدّعی میشوند که ما کمک کردیم. مگر انقلاب ما به کمک شعار « نه شرقی، نه غربی » پیروز نشد ؟ * من نمیدانم که مقصود این برادر یا خواهرمان از « اتّکاءِ به خارجی » چیست. ما هیچ نخواستهایم که اتّکاءِ به خارج داشته باشیم. الان در زمینه سازندگی، در زمینه معماری، در زمینه کارهای زیربنایی - سدها، جادهها، راهآهنها، کارخانههای بزرگ، نیروگاهها - در داخل کشور به دست عناصر خودی کارهایی انجام میگیرد که در گذشته فکرش را هم نمیشد کرد. اوایل انقلاب در زمان ریاست جمهوری بنده، صحبت شد که چطور است این سدها را بدهیم مهندسان خودمان بسازند. بعضیها فریاد برآوردند که آقا مگر میشود ؟! بعد اتّفاقاً من برای کاری به خوزستان رفته بودم؛ برادران جهاد سازندگی مرا بردند و یک سیلوی عظیم چهل، پنجاه هزار تنی را به من نشان دادند، که خودشان ساخته بودند. سیلو - آنطور که من شنیدهام - جزو کارهای نسبتاً پیچیده در زمینههای معماری است. در گذشته هم سیلوهای ایران را روسها میساختند. رژیم، گندم را از امریکاییها میگرفت؛ سیلوهایش را روسها میساختند ! اصلاً مهندس ایرانی به خودش اجازه نمیداد که وارد اینگونه کارها شود. من دیدم که بچههای جهاد سازندگی و جوانان بینام و نشان - که عنوان خیلی بلندبالایی برای خودشان درست نکرده بودند - چنین چیز باعظمتی را