بیانات سال 77


- این دانشگاه با یک امیدی به وجود آمده و اگر به فارغ‌التّحصیلان این دانشگاه امتیازی هم داده شود، بجاست؛ لیکن حداقلش هم این است که برای اینها مانع‌تراشی نشود؛ من این حرف کلّی را دارم. البته حالا که این تذکّرات، مکرّر میشود من تصوّر میکنم که ان‌شاءالله برادرانمان در این زمینه باید بیشتر فکر کنند.

* شهادت آقای « لاجوردی » دردناک بود؛ زیرا ایشان خدمات زیادی به انقلاب کردند. ایشان بعد از کناره‌گیری از سمت خود، در یک روسری فروشی به دست دژخیمان شهید شدند. آیا حکومت اسلامی نباید از افرادی که سابقاً خدمتگزار به نظام مقدّس بوده‌اند، حمایت و حفاظت معقول نماید ؟ آیا سرنوشت آقای « خلخالی » هم همین خواهد بود ؟

* کاش این خط را به تروریستها نمیدادید ! البته من اطّلاعی ندارم که ایشان محافظی داشتند یا نه. اخیراً در روزنامه خواندم که خود ایشان علاقه‌مند نبودند محافظ داشته باشند. واقعش هم همین است که اگر آدم بخواهد برود یک شغل آزاد در بازار بگیرد، داشتن محافظ و این‌که انسان با خودش محافظ ببرد و بیاورد، خیلی آسان نیست. حالا من نمیدانم دستگاه چه‌کار باید میکرد. مثلاً مانع میشد که ایشان بروند شغل آزاد بگیرند، یا شغل دیگری باید به ایشان میدادند ؟ واقعاً در این زمینه، فکرش را نکرده‌ام. شاید این حرف منطقی باشد که ما بگوییم کسانی که در معرض چنین حوادثی هستند، مثلاً وقتی که از این شغل رسمی کناره‌گیری میکنند، در جایی به نحوی اشتغال داشته باشند که لااقل این‌گونه خطرات، آسان به سراغشان نیاید. به‌هرحال، ایشان شخصیت

«7»