چیزهایی، چیزی از این حسنات، از دست برود؛ حیف است. اینها - این صبری که شما کردید - ذخیرههای بسیار ارزشمندی است. تعبیری در عربی هست که میگوید: « ذهب العنا و بقی الاجر ».[1] سختیها مثل همه چیز عالم، گذراست. خوشی هم میگذرد، سختی هم میگذرد. همهی زندگی میگذرد. خوب؛ این سختیها تمام شد، اما آن اجرها همه باقی مانده است. برای انسان خیلی قیمتی است که ببیند آن اجرها، آن پاداشهای الهی، آن سپاسی که پروردگار عالم به خاطر تحمّل این صبر و این رنج کشیدن از شما دارد، برای شما باقی است. انشاءاللَّه خداوند اجر شما را زیاد کند، آن را پیش خودش محفوظ بدارد، ثوابهای زیادی به شما عنایت کند، شما را انشاءاللَّه برای استقبال از یک زندگی شیرین در آینده - در میان عزیزانتان - سالهای طولانی، مداوم و از همه جهت آماده کند و انشاءاللَّه وسایل رفاه و آسایش و راحتىِ خیال و فکر شما را به جبران آن سختیها فراهم نماید. همهی شما - بخصوص آنهایی که زیاد ماندند - رمز مقاومت و ایستادگی هستید. شما نشان دهندهی این حقیقت هستید که رنجها میگذرد و اجرها میماند. از همه بیشتر غم و رنج این آقای « لشگری » بود که ما هر وقت به یاد ایشان میافتادیم، حقیقتاً غمی دلمان را میگرفت. هجده، نوزده سال، زمان بلندی است؛ زمان کمی نیست که ایشان در چنگ