عدالت بیفتد، به طور خودکار و بدون اینکه هیچ عامل دیگری لازم باشد، از رهبری میافتد. در چنین نظامی معنا ندارد که بخواهند برای منافع صنفی یا گروهی یا دیدگاههای خاص حکومتی، مرزی معین کنند؛ نه. مرز، همان مرزهای اسلامی است؛ همان چیزهایی است که در قرآن و در حدیث و در فهم صحیح از دین، به عنوان مرز شناخته شده؛ اینها معتبر است و باید هم رعایت شود. اگر هم رعایت نشود، مسؤولان موظّفند؛ مسؤولان قضایی، مسؤولان دولتی، وزارت ارشاد، دیگران همه موظّفند. اگر به وظیفه عمل نکنند، گناه و تخلّف کردهاند. موظّفند که این مرزها را رعایت کنند. در داخل آن مرزها - که البته آن مرزها استثناءهاست - همان اصل زیبای درخشان آزادی است که باید مورد استفاده قرار گیرد. من این اظهارات غیرمسؤولانه را نمیپسندم که تکرار گردد و گفته شود. آنچه که من امروز به عنوان جمعبندی عرض میکنم، این است که مقوله « آزادی » مقولهای اسلامی است. دربارهآن، اسلامی بیندیشیم و همه به نتایج آن به عنوان یک حرکت اسلامی و یک تکلیف شرعی، معتقد باشیم. آنچه را که بحمداللَّه در صحنه جامعه وجود دارد، قدر بدانیم و از این امکان حدّاکثرِ استفاده را بکنیم. صاحبان فکر و صاحبان اندیشه باید تلاش کنند. البته بعضی از بحثها هست که در چارچوبهای تخصّصی مطرح است و باید در مدارس و دانشگاهها و مطبوعاتِ خاص و در مجموعههای خاص مطرح شود؛ بعضیها هم هست که نه، مورد استفاده همگان است؛ باید مطرح شود و همه استفاده کنند و بهره ببرند.