بیانات سال 77


من ابتدائاً عرض کنم که مسأله « آزادی » یکی از مقولاتی است که در قرآن کریم و در کلمات ائمّه علیهم‌السّلام به‌طور مؤکّد و مکرّر روی آن تأکید شده است. البته تعبیری که در این‌جا از آزادی میکنیم، مرادمان آزادی مطلق نیست که هیچ طرفداری در دنیا ندارد. فکر نمیکنم کسی در دنیا باشد که به آزادی مطلق دعوت کند. مرادمان آزادی معنوی هم که در اسلام و بخصوص در سطوح راقی معارف اسلامی هست، نیست؛ آن محلّ بحث ما نیست. آزادی معنوی چیزی است که همه کسانی که معتقد به معنویاتند، آن را قبول دارند؛ محلّ رد و قبول نیست. منظور از « آزادی » که در این‌جا بحث میکنیم « آزادی اجتماعی » است؛ آزادی به مثابه یک حقّ انسانی برای اندیشیدن، گفتن، انتخاب کردن و از این قبیل. همین مقوله، در کتاب و سنّت مورد تجلیل قرار گرفته است. آیه شریفه 157 سوره « اعراف » میفرماید: « الّذین یتبّعون الرّسول النّبىّ الامّىّ الّذی یجدونه مکتوباً عندهم فی التّوریة والانجیل یأمرهم بالمعروف و ینهاهم عن المنکر و یحلّ لهم الطیّبات و یحرّم علیهم الخبائث و یضع عنهم اصرهم و الاغلال الّتی کانت علیهم ». خداوند یکی از خصوصیات پیامبر را این قرار میدهد که غل و زنجیرها را از گردن انسانها بر میدارد و « اصر » یعنی تعهّدات تحمیلی بر انسانها را از آنها میگیرد. مفهوم خیلی عجیب و وسیعی است. اگر وضع جوامع دینی و غیردینی در آن دوره را در نظر داشته باشید، میدانید که این « اصر » - این تعهّدات و پیمانهای تحمیلی بر انسانها - شامل بسیاری از عقاید باطل و خرافی و بسیاری از قیود اجتماعی غلطی که دستهای استبداد یا تحریف یا تحمیق بر مردم

«6»