بیانات سال 77


جوانان تنبل اثر کند. نمیشود اجازه داد که کسانی بنشینند، با وسوسه و دروغ، انسانها را از تحصیل علم باز بدارند.

آزادىِ دروغگویی نیست. آزادىِ شایعه‌پراکنی نیست. آزادىِ ارجاف نیست. من گله‌ای که دارم این است که چرا در زمینه مسائل آزادی، به مباحث اسلامی و به مبانی اسلامی مراجعه نمیشود ؟ در قرآن سوره احزاب آیه 60 میفرماید: « لئن لم ینته المنافقون و الذین فی قلوبهم مرض والمرجفون فی المدینة لنغرینک بهم ». مرجفون در کنار منافقان و بیماردلان - که آنها دو دسته‌اند - قرار دارند. منافقان یک دسته‌اند، بیماردلان - الّذین فی قلوبهم مرض - دسته دیگری هستند؛ این « مرجفون » در کنار آنها گذاشته شده‌اند. مرجفون یعنی کسانی که مرتّب مردم را میترسانند. یک جامعه تازه‌تأسیس‌شده اسلامی، با آن همه دشمن، آن همه بسیج قرآنی، آن همه بسیج نبوی، همه باید برای دفاع از کشور و از این نظام عظیم انسانی و مردمی، از لحاظ روحی آماده باشند؛ اما یک عده مثل خوره به جان مردم بیفتند و روحیه‌ها را تضعیف کنند؛ اینها مرجفونند. قرآن میگوید: اگر « مرجفون » - یعنی کسانی که مرتّب مردم را میترسانند، آدم را ناامید میکنند، مردم را از اقدام باز میدارند - دست برندارند، « لنغزینک بهم »؛ تو را به جان آنها خواهیم انداخت. این، مرز آزادی است. پس، آزادی در منطق اسلامی، یک تفاوت دیگرش این است که مرزی از ارزشهای معنوی دارد.

تفاوت دیگر این است که آزادی در تفکّر لیبرالیسم غربی، با « تکلیف » منافات دارد. آزادی، یعنی آزادی از تکلیف نیز. در اسلام، آزادی آن روی

«19»