بیانات سال 77


و همان که بوده است باقی بماند. البته این‌که عرض میکنیم « همان که بوده است » یعنی مبالغه‌ای در آن انجام نگیرد؛ چون احتیاج به مبالغه هم نیست. حتی من گمان نمیکنم قلمها و نوشتارها و کارهای هنری، به همان اندازه، بتوانند آنچه را که بوده است نشان دهند. تا به حال که نتوانسته‌ایم آن صحنه‌ها را آنچنان که بوده در عالم فرهنگ و ادبیّات و هنر نشان دهیم. باید تلاش کنید که اینها برجسته بماند و در ذهنها ماندگار شود.

علی اىّ‌ حال، آن، یک نوع عقبه نظامی بود. عقبات سیاسی هم داشتیم: سالهای اوّلِ دهه شصت و پیش از آن، کارهای سیاسىِ عجیبی علیه انقلاب میشد که بعضی مستقیماً بود و بعضی غیرمستقیم. عقبات فرهنگی داشتیم؛ بخصوص در آن دو سال اوّل انقلاب. کسانی که هیچ وقت دلشان با دین و اهل دین صاف نبود، از این‌که میدیدند یک نظام دینی بر سرِ کار آمده است، به شدّت عصبانی بودند. آنچه میتوانستند میکردند تا بتوانند ایمان دینی را از دلها زایل کنند. البته در جوش و خروشِ آن روز انقلاب و مردم، کاری از پیش نمی‌بردند و بالاخره هم یکی یکی از کشور خارج شدند. بعضی هم که ماندند، منزوی شدند. همه اینها را این ملت از سر گذرانده است.

من در حدود شش سال قبل از این، احساس کردم که یک حرکت خزنده فرهنگی در کشور در حال شروع شدن است. برای چه ؟ برای هدف قرار دادن نقطه اصلی. نقطه اصلی چیست ؟ نقطه اصلی، ایمان مردم است. منشأ همه خیرات و برکات، ایمان است. ایمان، به آن حقیقت روشن و

«7»