نمیکرد. بعضىها در کار، ممکن است ملاحظهى وجهه را بکنند، ملاحظهى شأن و آبرو را بکنند، [ امّا ] بعضىها هستند که نه، این ملاحظه را نمیکنند و شهید عزیزِ ما، شهید لاجوردى، ازاینقبیل بود؛ آدمى نبود که ملاحظهى گفتن این و آن، وجاهت پیش این و آن را بکند، محض « خدمت » براى ایشان مطرح بود. حقیقتاً اخلاصى که ایشان داشتند، خیلى اخلاص بالایى بود. من از همسر ایشان - خانم محترم ایشان - هم باید تشکّر کنم که در همهى این مراحل، همراه لاجوردى بودند. من کاملاً میدانم که اگر همسرى همفکر و همراه نباشد، آنجور باقى ماندنِ در خطّ درست، کار آسانى نیست. سختىها را با هم تحمّل کردید، رنجها را با هم بردید؛ حالا یک رنج اضافى هم شما و بقیّهى اعضاى خانواده دارید میبرید؛ یعنى شهید وقتىکه شهید شد، مسئلهاش تمام شد - یعنى مبارزهاش در هنگام شهادت دیگر تمام میشود - لکن مبارزهی وابستگان به شهید ادامه دارد و این مبارزه را باید با همان صداقت، با همان اخلاص پیش ببرند؛ امتحان بزرگ الهى است؛ این را، هم براى شما عرض میکنم، هم براى خانم شهید اسماعیلى و فرزندان ایشان و خانوادهى ایشان عرض میکنم، هم براى خانوادهى شهید مسعودى عرض میکنم. بعد از شهادت شهید که او رفت به آن نشئهى دیگر، حالا نوبت شما است که ادامه بدهید، اگرچه قبلاً هم شما در داخل رنجهاى مبارزه بودید. امیدواریم که انشاءالله خداوند به شما کمک کند.