بیانات سال 77


هدف دشمن هم عبارت است از همان حقیقت درخشانى که امام بزرگوار ما و این ملّت بزرگ با آن‌همه مجاهدات توانستند آن حقیقت را در خارج، تجسُّد [1] ببخشند و تحقّق ببخشند؛ یعنى همان اسلام ناب، اسلام بیدار و زنده، اسلام حقیقى، اسلامِ مسلمین صدر اسلام؛ نه اسلامِ چُرتى و خُمود [2] و تنبل و سازش‌کار؛ هدف آنها [ مبارزه با ] این است؛ و تا این در داخل کشور ما هست، معارض دارد. البتّه روى دیگر سکّه هم این است که تا این اسلام در بین ما هست، قوّت و استقامت و نشاط و حیات در بین ما روزافزون خواهد بود؛ این هم هست. یعنى درست همان چیزى که دشمن براى ما مى‌آفریند، همان چیزى است که نیرو براى ما مى‌آفریند. این‌جور نیست که ما فکر کنیم خب حالا این اسلامى که این‌قدر براى ما دشمن میتراشد، کنار بگذاریم، زندگی‌مان را بکنیم؛ نه، این اسلام وقتى‌که نیست، دشمن مى‌آید مسلّط میشود بر ما؛ مثل دوره‌ى پیش از انقلاب. خب آن‌وقت هم همین دشمن بود منتها دشمنِ فاتح - دشمنى که آمده خانه را، سرزمین را گرفته، راحت نشسته دارد زندگى خودش را میکند - وَالّا دشمن که از صحنه خارج نمیشود، چون دشمن طمع دارد، زمینه‌هاى استفاده و سوءاستفاده‌ى خودش را در نظر میگیرد و میخواهد آن را تأمین بکند؛ [ امّا ] این نیروى اسلامى، این قوّت اسلامى آمده دست دشمن را کوتاه کرده؛ دشمن دارد تلاش میکند بلکه بتواند آن وضعیّت را برگردانَد. آن چیزى که مانع از تسلّط دشمن شده، همین روح اسلام

  1. 1. به صورت جسم و جسد درآوردن، مجازاً یعنی زنده و ملموس کردن
  2. 2. سست، خاموش

«6»