کرده، این است که در تبلیغات، آنقدر که روی جنبهی کمیّت تعداد دانشجو تأکید میشود، روی کیفیّت چندان کاری صورت نمیگیرد و این به گونهای شده است که بالاخص دختران جوان ما احساس میکنند تنها راه رشد، راهیابی به دانشگاه است و وقتی وارد دانشگاه میشوند، بعد از گذشت سالها و تحمّل زحماتی، احساس میکنند آنطور که باید و شاید بار علمی پیدا نکردهاند. دوست داشتم که مسؤولین ما بهگونهای روی کیفیّت تأکید بیشتری داشته باشند، تا دانشجویان ما وقتی از دانشگاه بیرون میآیند، از بار علمی بیشتری برخوردار باشند. خیلی متشکّرم. بله؛ درست است. اوّلاً عرض ارادتی بکنیم به شهید عزیزمان آقای لاجوردی، پدر بزرگوار شما. ایشان حقّاً و انصافاً شخص خیلی برگزیده و انسان والا و پاکیزهای بودند. اخلاصی را که قبلاً یکی از خانمها صحبت میکردند، مظهرش مرحوم شهید لاجوردی بود. بله؛ کیفیّت خیلی مهمّ است، شما راست میگویید. من هم اعتقادم همین است که دانشجویان ما در دورهی دانشگاه، حقیقتاً باید کار کنند و بدون کار کردن و بدون زحمت کشیدن - هم درس بخوانند، هم مطالعه کنند و هم استاد را سؤال پیچ کنند - مقصود حاصل نمیشود. از این همه هزینهای که برای دانشگاه کشور میشود، مقصودِ کامل حاصل نمیگردد و یک مشت نیمه سواد - چه دختر، چه پسر - بهوجود میآیند. درعینحال که این حقیقتی است، اما راه یافتن جوانان - و در زمان ما بخصوص راه یافتن دخترها - به دانشگاه فینفسه چیز خوبی است. علّت این است که بالاخره جای درس خواندن و مطالعه کردن و روشنفکر و