یک دسته منافقین اول ورود پیامبر به مدینه هستند. که آنها کسانی بودند که یا اصلاً هیچ به اسلامی ایمان نیاورده بودند، یا بعضی از آنها ایمانی از روی احساسات - به اسلام - آورده بودند؛ اما حتی در آنهایی هم که ایمان احساساتی و سطحی آورده بودند، اعتقاد به اسلام و به پیامبر و معارف اسلامی، هیچ عمقی نداشت، با اندک تکانی در همان اوایل کار، این ایمان زایل شد و همان کفری که قبلاً " وجود داشت، مستقر شد. آنها چه افرادی بودند ؟ کسانی بودند که تعبیر قرآن این است: « فی قلوبهم مرض فزادهم اللَّه مرضاً » همان منافقینی هستند که در اول سورهی بقره و در چند جای دیگر قرآن، راجع به آنها صحبت میشود. وقتی که حرکت اسلام، از مکه آغاز شد و آن شور و نشاط اسلامی همراه با مظلومیت و استقامت مؤمنین، کار خودش را کرد اولین جایی که پرتو انداخت، مدینه بود - یثرب آن روز - چون مجاهدت پیامبر و یاران او در مکه، بشدت مجاهدت مظلومانهیی بود؛ نام خدا را میآوردند، به توحید و به تعقل دعوت میکردند و در مقابل، کتک میخوردند، کشته میشدند، شکنجه میشدند. انواع و اقسام فشارها وارد میشد، در آخر هم قضیهی شعب ابیطالب بود که جزو سختترین فشارها بر پیامبر و مسلمانان بود. خوب، اینها پوشیده نمیماند. البته آن روز مثل امروز، امکانات تبلیغاتی نبود، لیکن مکه، مرکز رفت و آمد قبایل گوناگون عرب بود. طائف، از یثرب و از ............ در ایام خاصی به مکه میآمدند و از قضایای مکه مطلع میشدند و حقیقت، اینگونه است. سخن حق، بخصوص اگر با مظلومیت همراه باشد، کار خودش را میکند؛ بالاخره در دلهای مستعد، کارگر