بیانات سال 77


دشمن نمیترسند، ناامید هم نیستند. چون این ملت در سخت‌ترین اوضاع - یعنی در دوره‌ی پادشاهان، آن هم در بدترین دوره‌های پادشاهی که دوره‌ی پنجاه ساله‌ی قبل از انقلاب اسلامی است؛ دوره‌ی پهلوی، دوره‌ی سیاه، اختناق، استبداد، دوره‌ی دروغ، فریب و وابستگی به بیگانه، دوره‌ی نفوذ تحقیرآمیز بیگانه‌ها - تجربه کرده است.

این ملت در چنین دوره‌ی سیاه و ننگینی توانست حصارها را بشکند، خورشید را فروزان کند و چنین عظمتی را برای خودش به وجود بیاورد. بنابراین تجربه‌ی ما به ما امید میبخشد. در ملتی با چنین شرایطی باید هوشیاری وجود داشته باشد - هوشیاری در مقابل دشمنهای گوناگون - و بدترین دشمنها آن دشمنی است که پوشیده و نقابدار است؛ دشمنىِ او معلوم نیست - یعنی از جمله منافق - بنابراین از این جهت هم فهم مسأله‌ی نفاق و منافق، مهم است.

چون من در ذهنم وقت محدودی را برای این کار من گذاشته‌ام، برای این‌که از این وقت استفاده کنیم، نکاتی را در باب این مسأله عرض میکنم، تا اگر یک وقتی شد، آن مسأله را به شکل جمع‌بندی شده و کامل عرض خواهم کرد.

یک نکته راجع به مفهوم نفاق است. نفاق، آن چنان که در قرآن به روشنی در می‌آید - در اصطلاح قرآنی - عبارت است از این‌که کسی یا جماعتی، یک فکری، راهی و جهتگیری را داشته باشند و خلاف آن را به مؤمنین ابراز کنند؛ این نفاق است. مؤمن نباشند و وانمود کنند که

«4»