بیانات سال 77


در دیدار دیگری که امروز با شما دارم، بحثی را مطرح میکنم که خواهید دید چقدر جهاد اکبر در زمان پیامبر دشوار مینمود؛ چون ابرهای فتنه ناشناخته بود. اما امروز آن‌طور نیست. امروز در زمان ما ابرهای فتنه شناخته شده است و جهاد مثل سرچشمه فیّاضی ادامه پیدا کرده است.

عزیزان من ! بعضی کسان از اسم جهاد میرمند ! خیال میکنند که تأسیس یک کشور، ایجاد یک تمدّن، نظم در زندگی، پیشرفت در زندگی مادّی و معنوی و رفاه مشروع برای انسانها، با جهاد نمی‌سازد و جهاد ضدّ اینهاست ! چه خطایی ! چه غلطی ! بدون جهاد، هیچ چیز به دست انسان نمی‌آید؛ نه دنیا و نه آخرت. بدون جهاد، در مقابل گرگِ بیدست و پای بیابان هم نمیشود ایستاد؛ چه رسد به گرگهای بسیار بسیار خطرناک دنیای سیاست و دنیای اقتصاد و سرپنجه‌های خونینی که میلیونها انسان را دریدند و نابود کردند و خوردند و بردند !

مگر یک ملت بدون جهاد میتواند سرش را بالا بگیرد ؟ مگر یک ملت بدون جهاد میتواند طعم عزّت را بچشد ؟ مگر یک ملت بدون جهاد میتواند در میان ملتهای دنیا شأن و موقعیتی پیدا کند ؟ « انّ الجهاد باب من ابواب الجنّة ». همیشه همین‌طور است و جهاد دری است از درهای بهشت. هم خلد برین الهی؛ یعنی بهشت نشئه آخرت، هم راحت در این دنیا؛ یعنی جهاد. در همه کشورها و میان همه ملتها هم این‌گونه است که اگر قرار باشد جهاد معنای حقیقی به خود بگیرد، باید در آن، موجودهای الگو و انسانهای نماد وجود داشته باشند؛ بدون نماد و بدون الگو نمیشود. خیلی از جوانان مثل یک لشکر تمام نشدنی خدا، از کتم

«4»